دانلود جدیدترین آهنگ های ایرانی

» دل عاشقموزیک دانلود » صفحه 9

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
ای نام تو بهترین سر آغاز
یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳
دانلود آهنگ علی یاسینی به نام دیوار
پخش آنلاین علی یاسینی - دیوار بازدید : 2,162 views مشاهده
00:00
00:00
پخش آنلاین موزیک

کودکیم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : شنبه 11 آوریل 2015

کودکیم

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده می خوابد
گاهی میخندد و گاهی اشک میریزد
در آن دوران کمتر بی حوصله می شدیم
و لذت بیشتری از زندگی می بردیم.

450 views مشاهده

اشعار فریدون مشیری – وداع

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 29 ژانویه 2015

با شما ای ستارگان سحر
با شما اشک های دختر ماه
که بسی گفته ام برای شما
سخن عشق با زبان نگاه
با تو ای ماه شمع محفل عشق
ای گواه دل شکسته من
که تو شب ها در اسمان بودی
شاهد رنج جان خسته من
با شما ای شکوفه های بهار
ای گرانمایه کودکان خدا
که فراموش کرده ام غم خویش
هر زمان بوده ام کنار شما
با تو ای مرغ حق که شب بودیم
هر دو در کار خویش مستغرق
من همه سر بر استانه عشق
تو همه ناله در نیایش حق
با تو ای صبح دلفریب بهار
دلربا چون تبسم گل من
که تو هر صبح می شدی مبهوت
ز ان همه محنت و تحمل من
با تو ای بلبل ای رفیق شفیق
شهره چون من به عشق و شیدایی
که من و تو دو همزبان بودیم
مونس رنجهای تنهایی
با تو پروانه ای که در ره وصل
شعله شمع از تو پر می سوخت
اتش عشق من نمیدیدی
که مرا پا تا به سر می سوخت
با تو ای ارزوی خاک شده
ای ز کف رفته چون جوانی من
که جمال تو روح می بخشید
در جوانی به زندگانی من
با تو ای دل که از دریچه چشم
روی او را نگاه می کردی
می نشستی و اه میکردی
روز مرا سیاه میکردی
با تو ای رنج ای که در همه حال
همه جا در کنار من بودی
با تو ای غم که روز و شب همه جا
در همه حال یار من بودی
با تو ای عشق ای که می لرزد
دلم از نام اسمانی تو
می درخشد در اسمان حیات
پرتوی ذات جاودانی تو
با تو ای کوه با تو ای جنگل
با تو ای دشت با تو ای دریا
با تو ای چشمه با تو ای مهتاب
با تو ای بید با تو ای صحرا
با شما ای بنفشه های قشنگ
با شما ای کبوتران سپید
با تو ای اسمان پهناور
با تو ای ابر با تو ای خورشید
با شما میکنم وداع وداع
می گریزم به خلوت ابدی
از کسی در جهان ندیده وفا
به کسی در جهان نکرده بدی
زندگی هر چه سخت و تلخ بود
گر محبت کنیم شیرین است
تا به جز دشمنی نمی بینیم
به خدا مرگ بهتر از این است
می دهد ذره ای محبت و مهر
لطف و رونق به عمر فانی ما
تا از این ذره میکنیم دریغ
وای بر ما و زندگانی ما

282 views مشاهده

اشعار فریدون مشیری – لحظه ای چند با تو خواهم بود

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 29 ژانویه 2015

گفته بودی که پای بید کهن
سایه انداز چشمه سار کبود
در گذرگاه اولین دیدار
“لحظه ای چند با تو خواهم بود!”
ای غزال رمیده رام شدی
تازه خورشید کرده بود غروب
چه غروبی عبوس و حزن انگیز
چو رخ مادری بلادیده
که شود مات در عزای عزیز
یا دل شاعری به ظلمت غم
بید مجنون نشسته در دل کوه
همچو مجنون گرفته سیما بود
چشمه چون اشک غم به دامن او
ناله ی جوی نام لیلا بود
من نشستم به پای بید کهن
به دل خسته مژده میدادم
مژده ای جانفزا که یار آید
آن پری روی ماه پیکر من
بعد یک عمر انتظار آید
آه عمرم در انتظار گذشت؟
ماه مانند زرورقی سیمین
از کنار افق به اب افتاد
اسمان دلربا چو دریا شد
تا در اغوش ماهتاب افتاد
لاله با ساز باد می رقصید
دلم از شوق می تپید و نبود
در جهان جز توام تمنایی
نغمه ی گرم و پرمحبت تو
در دلم کرده بود غوغایی:
لحظه ای چند باتو خواهم بود
چشمه سار کبود مینالید
سوز دل داده سر به سینه ی کوه
گوئیا شرح حال من میگفت
همه از اشک و ماتم و اندوه
داستانهای عشق و ناکامی
لحظه ها میگذشت و بیم و امید
بود با درد انتظار قرین
می شکست از میان جنگلها
ناله ی مرغ حق سکوت حزین
ناله ای جانگدازو طاقت سوز
بی تو با ماه و کوه و جنگل و رود
از غم عشق رازها گفتم
در دل آن سکوت رویاخیز
گریه کردم خداخدا گفتم
سر نهادم به دامن مهتاب
دل مشتاق و آرزومندم
به هوای تو بال و پر میزد
مرغ وحشی دمی قرار نداشت
پنجه ی یاس بر جگر میزد
گفتم این وعده هم وفا نکند
بی تو نامهربان تماشا داشت
در غم انتظار سوختنم
با دل بیقرارو مضطربی
چشم بر گرد راه دوختنم
وه چه گویم که انتظار چه کرد؟
من در امواج اضطراب و خیال
نگران .. بیقرار .. چشم به راه
گاهی از دیده میفشاندم اشک
گاهی از سینه میکشیدم آه
گر نیاید کجا روم؟ چه کنم؟
جوی تا دید آه وزاری من
شرمگین شد ز آه و زاری خویش
تا بدان پایه بیقرارم دید
برد از یاد بیقراری خویش
گشت سرگرم غمگساری من
در گذرگاه اولین دیدار
انتظار تو داشت چشم تری
ساعتی چند میگذشت و نبود
از تو ای یار بی وفا اثری
بینوا دل چه زودباور بود
حسرت و انتظار میکردند
خرمن صبر عاشقی تاراج
آرزوهای خویش می دیدم
در دل آب همره امواج
رهسپارند سوی ناکامی
لاله و بید و یاسمن خفتند
چشمه نالید و گفت نیمه شب است
بر لب چشمه عاشقی بیدار
از تب انتظار جان به لب است
کرده خو با سکوت و تنهایی
چشمه سار کبود مینالد
مرغ حق دم فرو نبسته هنوز
نگران .. بی قرار .. چشم به راه
عاشق بینوا نشسته هنوز
می رود پا به پای مرغ خیال
ساعتی بعد زیر پرتو ماه
شاعری خسته راه می پیمود
میشنید این غریو از در و بام
“لحظه ای چند با تو خواهم بود
آن غزال رمیده رام نشد

340 views مشاهده

دل ﺷﮑﺴﺘﻪ

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 8 ژانویه 2015

ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ …
ﺑﻪ ﻋﻤﺪ ﯾﺎ ﻏﯿﺮﻋﻤﺪ …
ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ …
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ …
آﻧﻘﺪﺭ دل ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ …
ﺣﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻧﺠﯿﺪﻥ ﻫﻢ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ …
اﺷﮏ ﻣﯿﺮﯾﺰﻡ …
ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﺗﻮ …
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯿﺪﻫﯽ …
ﻧﻔﺮﯾﻨﺖ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ …
ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣت…
ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻧﻔﺮﯾﻦ ﻫﻢ ﺑﮑــﻨد …
ﮔﯿﺮﺍ ﻧﯿﺴﺖ …
نـــﻔﺮﯾﻦ ، ﺗﻪِ ﺩﻝ ﻣﯽ ﺧـﻮﺍﻫﺪ …
ﺩﻝِ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻫـﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺳﺮ ﻭ ﺗﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ …

477 views مشاهده

گاهی دلت نمیخواهد

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : یکشنبه 28 دسامبر 2014

گآهی دِلــَت نـمیخوآهــَد . . .؛
دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .؛
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری …
وَ حآل هــَم کِه . . .؛
گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .؛
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .؛
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .؛
بــِنـِشینی وَ فــَقــَط نــِگآه کــُنی . . .!!!
گآهی دِلگــیری. . . ؛
شآیــَد اَز خودَت . . .؛
شآیــَد . . !!!

371 views مشاهده