الان ای کاش نزدیک تو بودم
تو این راه مه آلود شمالی
با این آهنگ دارم دیوونه میشم
پر از بغضم فقط جای تو خالی
ما با هم تا حالا دریا نرفتیم
از اون خونه، از این دنیای خودخواه
تو رو شاید یه روزی قرض کردم
به اندازه ی یه سفر کوتاه
میخوام تو آینه ها بهتر از این شم
نگاه من نوازشم بلد نیست
به خاطر تو التماس کردم
با لبهایی که خواهشم بلد نیست
میخوام محکم نگه دارمت این بار
تو که باعث دلتنگیم میشی
بلایی به سر خودم میارم
که تو چشمای من تسلیم میشی
تو مغـروری نمی ذاری بفهمم
که احساست به من تغییر کرده
دلت از آخرین باری که دیدم
توی آغوش سردم گیر کرده
چه خوبه پیرهن منو بپوشی
بهم تکیه کنی تا خسته میشی
تا بارون بند می یاد بمونی پیشم
تو اینجوری به من وابسته میشی
میخوام تو آینه ها بهتر از این شم
نگاه من نوازشم بلد نیست
به خاطر تو التماس کردم
با لبهایی که خواهشم بلد نیست
میخوام محکم نگه دارمت این بار
تو که باعث دلتنگیم میشی
بلایی به سر خودم میارم
که تو چشمای من تسلیم میشی