تو مکه عشقی و من عاشق رو به قبله تم
من اولین قربونیه عیدای فطر کعبتم
میمیرم از عشق چشات اگه ندی تو حاجتم
میمیرم از عشق چشات اگه ندی تو حاجتم
هرچی بته بخاطرت کوبوندمو شکوندم
خودمو تو چشم مست تو اتیش زدم سوزوندم
به عشق دیدن گله روی تو اینجا موندم
بین نماز ظهر و عصرم استخاره کردم
خوب اومده مبارکه دور سرت بگردم
اگه به من وفا کنی حاجتمو روا کنی
بین تموم عاشقات نذر منو ادا کنی ( ادامه )
هنوز عاشقترینم ای تو تنها باور من
بغیر از با تو بودن نیست هوایی در سر من
هنوز عطر تو مونده در فضای خانه من
هنوزم بیقراره این دل دیوونه من
فراموشم نکن
فراموشم نکن
تویی تنها دلیل بودن من
به یاد من باش فراموشم نکن
من تشنه محبت درد آشنای هجرت
دلم به این جدایی, هرگز نکرده عادت
ناکامی از تولد همزاد بخت من بود ( ادامه )
قلبت هم مثل دو تا چشم سياهته
ظلم عالم توی اون برق نگاته
آخه ظالم زير پاتم يک نگاه کن
تا ببينی چه دلهايی زير پاته
دل من هر جا که تو باشی باهاته
عاشقی ديوونهء چشم سياهته
پا بذار به روی چشمهام تا ببينی
فرشی از عشق و محبت زير پاته
چشمهای تو چه نجيبه تو نگاهت چه دلفريبه
اما حرفهای قشنگت يک سرابه يک فريبه ( ادامه )
شبای رفتن تو شبای بی ستارست
ببین که خاطراتم بی تو چه پاره پاره ست
با هر نفس تو سینه بغض تو تو گلومه
با هر کی هر جا باشم عکس تو روبرومه
آخ که چقدر تنگه دلم برای اون شبامون
کاشکی که اون عشق بشینه دوباره تو دلامون
چی میشه برگردی بازم به روزای گذشته
هوای پاییزی چرا تو عشقه ما نشسته
شبای رفتن تو ( ادامه )
بی تو چه بی تابم من
امیده بر بادم من یه دنیا فریادم من
تو رو که میبینم عاشقو دیوونم
تو با اون چشمه سیات خوابه نگات
خونه دلم رو ویرون میکن
تو با موهای پریشونو رهات
منو سرگشته و حیرون میکنی
باز دلم اسیره عشقه تو شد
عمره من همه به پای تو شد
یاد تو غمه تو خاطره من
تا ابد همیشه خاطره شد
بیا هنوز عشقت توی قلبمه
تو رو که میبینم قلبم میزنه
اینو بدون نیازه من به عشقه تو
تا آخره دنیا تو وجودمه ( ادامه )
قسم نخور به جونم كه بي قسم ميدونم
نور ستاره ي تو رفته از آسمونم
چشام اشکی نداره به پاي تو بباره
يه قلب پاره پاره قسم خوردن نداره
نگيني بودي بر انگشتر من
اميدي در دل عاشق تر من
تو كه آتش زدي بر هستي من
به باد دادي چرا خاكستر من
تو كه با قلب عاشق مي پريدي
شكستي پس چرا بال و پر من؟
چرا ميخواي قسم هاي دروغین ( ادامه )
لحظههارو با تو بودن در نگاه تو شكفتن
حس عشق رو در تو ديدن مثل روياي تو خوابه
با تو رفتن با تو مدندن مثل قصه تورو خوندن
تا هميشه تورو خواستن مثل تشنگي آبه
اگه چشمات من رو ميخواست تو نگاه تو ميمردم
اگه دستات مال من بود جون به دستات ميسپردم
اگه اسمم رو ميخوندي ديگه از ياد نميبردم
اگه با من تو ميموندي همه دنيارو ميبردم
بي تو اما سرسپردن بي تو و عشق تو بودن
تو غبار جاده موندن بي تو خوب من محاله ( ادامه )
مخور غم گذشته گذشته ها گذشته
هرگز به غصه خوردن گذشته برنگشته
به فکر آینده باش دلشاد و سر زنده باش
به انتظار طلعت خورشید تابنده باش
عمر کمه صفا کن رنج و غمو رها کن
اگه نباشه دریا به قطره اکتفا کن
قسمت تو همین بوده که بر سرت گذشته
نکن گلایه از فلک این کار سرنوشته
زندگی شاد است ,غمگینش مکن
با غمه بیهوده تو سنگینش مکن ( ادامه )
واسه فردا نگرانی که فردا چه کنی
زیر این بار گرانی که جان را چه کنی
تو ز من ثانیه هایی که نه ازان من است می خوانی
اتشی را که نه در جان من است می خوانی
روزگار روز مرا پیش فروشی کرده
دل بیدار مرا پیر خموشی کرده
هیچ در دست ندارم که به تو عرضه کنم
چه کنم نیست هوایی که دلی تازه کنم ( ادامه )
من اگرعاشق نباشم از خودم سیرم
من اگر عاشق نباشم زود می میرم
سینه سردش پیش ماست
لبریز دردش پیش ماست
همسفر اتش کجاست
همسفر اتش کجاست
سفره ی دل خالی و بی روزی است
سینه ام محتاج اتش سوزی است
نازنین تو همرهی با راز داران می کنی ( ادامه )